با سلام
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد
نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد
شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه
سر بازار شما ٰ زجر کشیدن دارد
دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند
به سر بام حرم میل پریدن دارد
رخ یوسف اگرم هر چه که زیباست ولی
چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد
من شفا یافته دست شما بودم وبس
شکرٰ باذکر حسینٰ قلب تپیدن دارد
این شب جمعه در ایام ماه ذیحجه هستیم.... این ماه با یک شادی منحصر به فرد (ازدواج ولی و ولیهی خدا) شروع شده. یک روز خاص معرفتی هم ارز شب قدر داره. یک عید مخصوص داره که عیدالله الاکبره. یک روز مباهله داره. یک جریان خاتم بخشی در حال رکوع توسط حضرت امیر داره. یعنی سراسر این ماه گره خورده با حادثهی عظیم ولایت . حتی یک عید بزرگ دیگه هم توی این ماه هست که توی خودش رنگی از روضهی عاشورا داره. بله . عید سعید قربان.
در عید سعید قربان ، وقتی که پدر با تمام عشق هشتاد سالهاش به رؤیای وحی گونه مقرر شد جوانش را ذبح کند، ابلیس به فکر شکستی به عظمت تاریخ افتاد تا این بار هابیلیان قربانی هواخواهی خویش شوند و نفسشان قابیلشان باشد.
اما رمی جمره پاسخی بود که بت شکن به بت نفس میداد.
آنگاه که پای خلیل در وادی امتحان نشانی از ثبوت را بر سنگ تاریخ حک کرد (همچون ردی که بر سنگ مقام نهاد) خداوند به لطفش آزمایش پدر و پسر را پیش از تحقق کامل پذیرفت و فدیهای فرستاد تا معنای کفایت از ابتلای کامل دهد.
اما
چند نسل بعد
از ذریهی همان خلیل و همان ذبیح
آزمونی دیگررخ داد
این بار منای کربلا باید از خون فدیهی عظیم سیراب میشد
هفتاد و سه بار بر زمین طف ، آسمانیان صحنهی زیبای عشقبازی قربانیان را دیدند
هر یک به جلوهای
و یکی به جلوهی همگان
بدنی بی سرو پر زخمٰ فدایش جان ها
کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد
الکی نیست که زینب سر خود میشکند
دیدن روی شما سینه دریدن دارد
قسمتی از شعر جواد قدوسی